
انحراف مسیر پروازهای تجاری چه تبعاتی در حوزه لجستیک دارد؟
به گزارش کاریبو به نقل از دنیای اقتنصاد، تبعات سنگین بستهشدن مرزهای هوایی میان هند و پاکستان در حوزه حملونقل بار، سبب شد این دو کشور حریم هوایی خود را به روی یکدیگر بگشایند. تنشهای ژئوپلیتیک اخیر میان هند و پاکستان، به بستهشدن متقابلحریم هوایی دو کشور منجر شده بود؛ اما اکنون مرزهای هوایی میان این دو همسایه هستهای بار دیگر گشوده شدهاست، پس از مذاکرات دیپلماتیک فشرده در سطوح بلندپایه، دولت پاکستان بهطور رسمی اعلام کرد؛ از ۱۲ مه ۲۰۲۵ محدودیت پروازهای هندی را لغو کردهاست.
هند نیز در اقدامی متقابل، ممنوعیت پرواز هواپیماهای پاکستانی بر فراز آسمان خود را رفع کرد، با اینحال بحران اخیر بار دیگر آسیبپذیری ذاتی شبکههای بار هوایی منطقهای را نمایان کرد؛ شبکهای که تنها با یک تصمیم سیاسی میتواند با اختلال گسترده و زیانهای مالی چند ۱۰۰ میلیوندلاری مواجه شود. بخش حملونقل هوایی بار، اگرچه کمتر از یکدرصد از کل حجمبار جهانی را تشکیل میدهد، اما نزدیک به ۳۵ درصد از ارزش تجارتجهانی را شامل میشود که نشاندهنده نقش راهبردی آن در زنجیرههای تامین پرشتاب و با ارزش بالا است. هرگونه اختلال در این روش حمل، اثرات زنجیره وار در سراسر بخشهای تولید، توزیع و خردهفروشی دارد؛ بهویژه در اقتصادهایی مانند هند که بهدنبال رشد مبتنی بر صادرات هستند.
بحران لجستیک در پی تنش ژئوپلیتیک
آخرین دور از تنشهای ژئوپلیتیک میان هند و پاکستان محدودیتهای عملیاتی مهمی را برای بخش بار هوایی در سراسر جنوبآسیا و فراتر از آن ایجاد کرد. در پی حملهای مرگبار در کشمیر که به کشتهشدن ۲۶ نفر انجامید- و هند آن را بهطور علنی به عوامل مستقر در پاکستان نسبت داد-پاکستان تا ۲۳ مه ۲۰۲۵ حریم هوایی خود را به روی شرکتهای هواپیمایی هندی بست. در واکنشی متقابل، هند نیز پرواز هواپیماهای پاکستانی را از آسمان خود منع کرد. این محدودیتهای متقابلباعث انحراف گسترده مسیر پروازهای تجاری شده که پیامدهایی مستقیم و البته نامطلوب برای عملیات حمل هوایی بار و مرسولات میان هند و اروپا، آمریکایشمالی و خاورمیانه بههمراه داشت.
این تحولات در زمانی رخداد که شبکههای جهانی حملونقل هوایی بار همچنان تحتفشار الگوهای در حال تغییر تجارت، نوسان بازار سوخت و بهبود شکننده دوران پساکرونا هستند. بستهشدن دوجانبه حریم هوایی میان دو کشور مسلح به سلاح هستهای تنها یک بحران سیاسی نیست؛ بلکه یک بحران لجستیک و اقتصادی نیز هست که تبعاتی گسترده برای شرکتهای هواپیمایی، فورواردرها (واسطههای بین شرکتهای صادرکننده و حملکننده کالا) و وضعکنندگان مقررات دارد.
اثر تغییر مسیر هواپیماهای باری بر هزینهها
شرکتهای هواپیمایی مهم هند از جمله ایر ایندیا، ایندیگو و اسپایسجت ناچار شدهاند تا مسیرهای طولانیتری را برای حفظ برنامههای بینالمللی خود اجرا کنند؛ بهویژه در مسیرهای غربی بهسوی اروپا و خلیجفارس. ایر ایندیا اعلامکرده؛ زمان پرواز به مقاصدی مانند دبی و دوحه حدود یک ساعت افزایشیافته؛ ضمن اینکه پروازهای اروپایی با انحرافاتی حتی طولانیتر مواجه هستند. پیامدهای اقتصادی این موضوع برای حملونقل بار بسیار قابلتوجه است.
بر اساس دادههای منتشرشده توسط فایننشال اکسپرس، شرکتهای هواپیمایی تخمین میزنند این تغییر مسیرها، هزینههای عملیاتی ماهانه را تا ۳۶.۷میلیون دلار افزایش دادهاست که عمدتا ناشی از مصرف سوخت بیشتر و زمان اضافهکار خدمه است. سوخت همچنان بزرگترین بخش هزینهها در عملیات بار هوایی است و هرگونه افزایش در مدت زمان پرواز، ظرفیت حمل، برد هواپیما و صرفه اقتصادی واحد را تحتتاثیر قرار میدهد. این موضوع ممکن است منجر به بدهی فزاینده بیش از ۸۰۰میلیون دلاری به شکل زیان تجمعی برای شرکتهای هندی شود. ایندیگو که ناوگانی عمدتا متشکل از هواپیماهای بدنه باریک دارد، اعلام کردهاست؛ پروازهای خود به شهرهایی مانند آلماتی و تاشکند را به حالت تعلیق درآورده است که نشانگر حاشیههای عملیاتی محدود در مسیرهای بار هوایی کوتاه و میانبرد است. این تعلیقها همچنین ظرفیتبار در محفظه زیرین هواپیما را که برای ارسال دارو و تجهیزات الکترونیک مورداستفاده قرار میگیرد و در بازار حملونقل آسیایمرکزی تقاضای زیادی برای آن وجود دارد، کاهش میدهد.
۹۰ دقیقه پرواز بیشتر!
برای بارهای از مبدأ دهلی یا بمبئی، اجبار به دورزدن حریم هوایی پاکستان بهطور متوسط تا ۹۰ دقیقه به زمان ترانزیت میافزاید. این موضوع نهتنها مدلهای تحویل بهموقع برای کالاهای حساس به زمان همچون محصولات فاسدشدنی، پوشاک و تجهیزات پزشکی را مختل میکند، بلکه فورواردرها را مجبور به بازنگری در امکانپذیری مسیرها و انتقال هزینهها میسازد.
آثار عملیاتی یک تصمیم ظاهرا ساده درباره ممنوعیت تردد در حریم هوایی یک کشور، تا محاسباتبار قابلحمل نیز کشیده میشود؛ بهویژه برای هواپیماهای باری و ترکیبی که با حداکثر وزن برخاست، پرواز میکنند. مسیرهای طولانیتر مستلزم حمل سوخت بیشتر است که در نتیجه، ناچار باید درباره وزن سوخت و وزن بار تصمیمگیری شود. این موضوع بهویژه برای شرکتهای هندی که استفاده از هواپیماهای پهنپیکر آنها به دلیل تاخیر در نوسازی ناوگان و کمبود اسلاتهای پرواز دوربرد (مدتزمان مجاز فرود و برخاست هواپیما در فرودگاه) محدود است، مشکلساز خواهد بود. بیش از این، بخشاعظم صادرات محصولات دارویی و فناوری پیشرفته هند که مقصد آنها اروپایغربی و آمریکا است، نیازمند کنترل دقیق دما و حداقل قرارگیری در معرض شرایط محیطی است. مسیرهای جایگزین در صورت عدماتخاذ تدابیر مانند بستهبندی پیشرفته یا زنجیره سرد گستردهتر، این شرایط را نقض میکنند که هر دو به هزینههای لجستیکی میافزاید.
بر اساس دادههای اخیر وزارت بازرگانی هند، این کشور در سهماهه نخست سال۲۰۲۵ بیش از ۴.۲میلیارد دلار کالای دارویی صادر کردهاست. هرگونه اختلال در مسیرهای هوایی مربوط به این حوزه، نهتنها نگرانیهای اقتصادی، بلکه خطرات اعتباری برای صادرکنندگانی که تحتچارچوبهای نظارتی اداره غذا و داروی ایالاتمتحده آمریکا یا مقررات مربوط به استانداردهای تولیدکنندگان دارو در اتحادیه اروپا فعالیت میکنند، ایجاد میکند.
زنگ هشدار شکنندگی کریدورهای هوایی
این بنبست ژئوپلیتیک، بار دیگر گفتوگوها درباره شکنندگی راهبردی کریدورهای هوایی منطقهای را احیا کردهاست. بستهشدن حریم هوایی پاکستان آخرینبار در سال۲۰۱۹ در جریان حادثه پولواما–بالاکوت اتفاق افتاد که موجب اختلال مشابهی در عملیاتها به مدت نزدیک به دو هفته شد، با اینحال هزینه تحمیلی اینبار، با توجه به قیمت بالاتر سوخت، کمبود نیروی کار و ظرفیت محدود بار جهانی، احتمالا بسیار بیشتر خواهد بود.
برای متخصصان سیاستگذاری حوزه حملونقل هوایی بار، این رویداد ضرورت برنامهریزی مسیرهای متنوع، تقویت اتصالات منطقهای و راهبردهای تجمیعبار در فرودگاههای مختلف را برجسته میسازد. بهعنوان مثال، شرکتهایی که در شرق هند(کلکته، بوبنیشور) یا جنوب هند(چنای، بنگلور) فعالیت میکنند، تا حدودی کمتر از بستهشدن مسیرهای غربی متاثر شدهاند، هرچند همین موضوع نیز باعث افزایش ترافیک و تراکم کنترل ترافیک هوایی در مسیرهای ایران، اماراتمتحدهعربی و آسیایمرکزی شده که هریک، حساسیتهای ژئوپلیتیک خاص خود را دارند. این شکنندگی دلیلی قوی برای تقویت توافقنامههای منطقهای حملونقل هواییبار و تسریع سرمایهگذاری در سامانههای پیشرفته برنامهریزی پرواز با قابلیت مدلسازی سناریوهای ژئوپلیتیک در زمان واقعی است.
تبعات اقتصادی
هدف سیاست ملی لجستیک هند(NLP) رساندن هزینههای لجستیک این کشور از سطح فعلی(۱۳ تا ۱۴درصد تولید ناخالص داخلی) به کمتر از ۱۰درصد تا سال۲۰۳۰ است. حملونقل هوایی، بهویژه برای کالاهای با ارزش بالا، ستون اصلی تحقق این هدف است. رویدادهایی مانند مناقشه فعلی میان هند و پاکستان بر سر حریم هوایی، این تلاشها را عقب میاندازد؛ بهویژه زمانیکه فرستندهها برای اجتناب از عدماطمینان،بار خود را اغلب از طریق دریا حمل میکنند. این وضعیت همچنین فرصتی برای شرکتهای مثل دی.اچ.ال. فد اکس و یو.پی.اس فراهم میکند تا سهم بازار را از شرکتهای تجاری دچار کمبود ظرفیت بربایند؛ گرچه با نرخهای بالاتر و موردنظر خود. افزون بر این، با افزایش علاقه خریداران غربی به راهبردهای تامین چین بهعلاوهیک، قابلیت اطمینان در لجستیک خروجی به یک مزیت رقابتی تبدیل میشود و هند در صورت ناتوانی در تضمین استمرار حملونقل هوایی، ممکن است مزیت خود را از دست بدهد.
بستهشدن حریم هوایی پاکستان تنها یک بنبست دیپلماتیک نیست، بلکه نمونهای کلاسیک از قرارگیری زنجیرههای تامینبار هوایی در معرض خطرات ژئوپلیتیک است، درحالیکه ناراحتیهای مسافران معمولا در تیترها بازتاب مییابد، این جریانهای باری تجاری -که اغلب نادیده گرفته میشوند- هستند که بیشترین آسیب را از چنین بحرانهایی میبینند.
برای ذینفعان در حوزههای حملونقل هوایی بار، سیاست تجاری و پایداری، پیام روشن است: چابکی عملیاتی، دوراندیشی سیاسی و برنامهریزی برای سناریوهای ژئوپلیتیک باید در قلب راهبردهای آتیبار هوایی قرار گیرد. همانطور که هند و پاکستان مسیر حل اختلافات دیپلماتیک خود را میپیمایند، بخشبار هوایی باید برای جهانی آماده شود که در آن دسترسی به حریم هوایی دیگر بدیهی نیست؛ بلکه دارایی راهبردی است که باید از آن دفاع کرد، آن را متنوع ساخت و از راه دیپلماسی تامین کرد.